شبانه 🌒
چهارشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۱۱ ب.ظ
بی‌تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم ، خیره به دنبال تو گشتم
"فریدون مشیری" 🌱
🌙✨️
دختر بهاری
حرفای دلم و صدای درونم و افکارو رو میارم اینجا
خوش اومدی 🌸
اینجارو صرفا برای این زدم چون دلم میخواست حس نوستالژی دهه قبل رو تجربه کنم
حس کردم یک جای امن برای حرفای نگفته هست
گاهی تیکه هایی از شعر های موردعلاقمو مینویسم
گاهی فکرهای تو سرم
گاهی صحبت های انگیزشی واقع بینانه
گاهی هم خوندن و آشنا شدن با فکر ها و دیدگاه های متفاوت
🌱
بایگانی
- ارديبهشت ۱۴۰۴ (۲۲)
- فروردين ۱۴۰۴ (۴۰)
آخرین مطالب
- ۰۴/۰۲/۲۵شبانه 🌒
- ۰۴/۰۲/۲۵حرف شب ۲
- ۰۴/۰۲/۲۴شعر 🤍
- ۰۴/۰۲/۲۲آهنگ🤍
- ۰۴/۰۲/۲۲خدا در آغوش محبت
- ۰۴/۰۲/۲۰تیکه شعر 🌱
- ۰۴/۰۲/۱۸نجات دهنده واقعی کیه؟
- ۰۴/۰۲/۱۷حرف یک عزیز
- ۰۴/۰۲/۱۵آدم های زندگی
پیوندهای روزانه
پاسخ:
خیلی شعرش قشنگه :))
خیلی شعرش قشنگه :))
۲۶ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۸:۳۸
💕 پسر خوب 💕
💕 پسر خوب 💕
به به
بی او خواب به چشمانت نمی آید...
پاسخ:
🌸
🌸
۲۶ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۵:۲۸
سجاد ش.ب
سجاد ش.ب
سلام و درود؛
زیبا بود.
به نظرم پایان این شعر رو با این شعر از یاسر قنبرلو ادامه بدیم؛ مکمل هم اند به نوعی:
زیر مجموعه ی خودم هستم
مثل مجموعه ای که سخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
گرچه باغ من از درخت تهی ست
عشق آهوی تیزپا شد و من
ببر بی حرکت پتوهایم
خشمگین نیستم که تا امروز
نرسیدم به آرزوهایم
نرسیدن رسیدن محض است
آبزی آب را نمی بیند
هرکه در ماه زندگی بکند
رنگ مهتاب را نمی بیند
دوری و دوستی حکایت ماست
غیر از این هرچه هست در هوس است
پای احساس در میان باشد
انتخاب پرنده ها قفس است
وسعت کوچک رهایی را
از نگاه اسیر باید دید
کوه در رشته کوه بسیار است
کوه را در کویر باید دید
گرچه باغ من از درخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
شعر را، عشق را، مکاشفه را
همه را از نداشتن دارم...
پاسخ:
سلام ممنونم از نظر گرمتون🥰
سلام ممنونم از نظر گرمتون🥰
چه شعر قشنگی نخونده بودمش تا حالا
بنظرم واقعا مکمل شد
۲۶ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۶:۱۳
سجاد ش.ب
سجاد ش.ب
خواهش می کنم.🙏
الحمدلله شاعر و شعر خوب کم نداریم... :)
پاسخ:
🌸🙏🏻
🌸🙏🏻
بله واقعا کم نداریم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم :)