دختر بهاری

حرفای دلم و صدای درونم و افکارو رو میارم اینجا

دختر بهاری

حرفای دلم و صدای درونم و افکارو رو میارم اینجا

دختر بهاری

خوش اومدی 🌸
اینجارو صرفا برای این زدم چون دلم میخواست حس نوستالژی دهه قبل رو تجربه کنم
حس کردم یک جای امن برای حرفای نگفته هست
گاهی تیکه هایی از شعر های موردعلاقمو مینویسم
گاهی فکرهای تو سرم
گاهی صحبت های انگیزشی واقع بینانه
گاهی هم خوندن و آشنا شدن با فکر ها و دیدگاه های متفاوت
🌱

بایگانی

شبانه🌙

دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۲:۰۰ ق.ظ

برای نگاهت روزها گم شدم

اما دل شب در پناه نگاه تو شدم

 

"شفیعی کدکنی" 🌱

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴/۰۲/۳۰
الینا تیزرو

نظرات  (۲)

سلام، در پناه حق باشید

دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
وین دردِ نهان سوز نهفتن نتوانم

تو گرمِ سخن گفتن و از جامِ نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم

شادم به خیالِ تو چو مهتابِ شبانگاه
گر دامنِ وصلِ تو گرفتن نتوانم

با پرتوِ ماه آیم و چون سایه ی دیوار
گامی ز سرِ کوی تو رفتن نتوانم

دور از تو، منِ سوخته در دامنِ شب ها
چون شمعِ سَحَر یک مژه خفتن نتوانم

فریاد ز بی مهری ات ای گل که درین باغ
چون غنچه ی پاییز شکفتن نتوانم

ای چشمِ سخن گوی تو بشنو ز نگاهم
دارم سخنی با تو وگفتن نتوانم

این هم ازاستاد  شفیعی کدکنی هست، دنبال شعر کامل متنی که نوشتید بودم؛ این شعر رو دیدم و برام جالب اومد گفتم بذارمش اینجا ... همراه با شعری که نوشتید از ایشون باشه

پاسخ:
وای به به 😍 خیلی شعر قشنگی بود ممنونم از اینکه اشتراک گذاشتید

ممنون از شما که در این عصر کم مطالعگی به مطالعه کردن سوقمون میدید🙏

 استاد هوشنگ ابتهاج، شاملو، اخوان ثالث و بانو فروغ فرخزاد هم از این مضامین زیاد نوشته اند

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی