دختر بهاری

حرفای دلم و صدای درونم و افکارو رو میارم اینجا

دختر بهاری

حرفای دلم و صدای درونم و افکارو رو میارم اینجا

دختر بهاری

خوش اومدی 🌸
اینجارو صرفا برای این زدم چون دلم میخواست حس نوستالژی دهه قبل رو تجربه کنم
حس کردم یک جای امن برای حرفای نگفته هست
گاهی تیکه هایی از شعر های موردعلاقمو مینویسم
گاهی فکرهای تو سرم
گاهی صحبت های انگیزشی واقع بینانه
گاهی هم خوندن و آشنا شدن با فکر ها و دیدگاه های متفاوت
🌱

آخرین مطالب

شعر🩷

پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۴، ۱۱:۲۹ ب.ظ

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران

کز سنگ گریه خیزد روز وداع یاران

 

هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد

داند که سخت باشد قطع امیدواران

 

با ساربان بگویید احوال آب چشمم

تا بر شتر نبندد محمل به روز باران

 

بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت

گریان چو در قیامت چشم گناهکاران

 

ای صبح شب‌نشینان جانم به طاقت آمد

از بس که دیر ماندی چون شام روزه‌داران

 

چندین که برشمردم از ماجرای عشقت

اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران

 

سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل

بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران

 

چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت

باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران

 

"سعدی" 

🌸

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴/۰۳/۰۲
الینا تیزرو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی