گر از من بپرسی عشق چیست؟
میگویم که عشق صدایِ توست؛که صد دردِ قلبِ مرا تسکین میدهد.
#نزار_قبانی
گر از من بپرسی عشق چیست؟
میگویم که عشق صدایِ توست؛که صد دردِ قلبِ مرا تسکین میدهد.
#نزار_قبانی
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ ز دیده دانه اشکی همیفشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
غزلیات حافظ
.Your goals should scare you a little and excite you a lot
اهدافت باید بهت یکم ترس بدن و مقدار زیادی ذوق
💙🌌🪐🌙
«خدا»
خود + آ.
به خودت بیا تا خدارو پیدا کنی!
خودت رو جستجو کن و کشف کن تا خدارو کشف کنی.
سلام ۱۹ سالگی
امیدوارم سال جدید چالش های جذاب تر برام بیاری و داستان زندگیمو هیجان انگیز تر بنویسی🤍
مرسی از الی ۱۸ ساله که کلی چیز یادم داد
بمونه یادگاری
گاهی وقت ها حس های جیبی میاد سراغم .
یکیش مثل الان که حس عجیب از نوع خوب مثلا ترکیب خوشحالی ، دلتنگی ، ذوق و بغض.
حسی که همزمان خوشحالی که وای چقدر خوب با این شخص آشنا شدم و دلتنگی از اینکه تو رو یاد یکی بندازه که عزیزترین شخص بوده واست و فوت کرده از نظر تشابه قیافه و رفتاری و ذوق از اینکه آدم جدید چقدر با متین و دلنشین هست
چقدر خوش صحبت و چقدر با استعداد 😍
و در کنار این موضوع بغض از اینکه بفهمی دچار آلزایمر هست :)
با تمام حرفام ممنونم از خدا که آشنا شدم باهاش.
پ .ن : شخصی صحبت کردم خانم نسبتا سن دار هستند که از دوستان مادربزرگم هست.
خب من بخاطر حس نوستالژی وبلاگ نویسی اینجارو درست کردم
و اینکه گاهی شعر های موردعلاقه ، گاهی حرف و یادگاری بذارم و
ارتباطمو گسترش بدم😊
ای نگاهت خنده مهتاب ها
بر پرند رنگ رنگ خواب ها
ای صفای جاودان هرچه هست
باغ ها، گل ها، سحر ها، آب ها
ای نگاهت جاودان افروخته
شمع ها ، خورشیدها ، مهتاب ها
ای طلوع بی زوال آرزو
در صفای روشنی محراب ها
ناز نوشینی تو و دیدار توست
خنده مهتاب در مرداب ها
در خرام نازنینت جلوه کرد
رقص ماهی ها و پیچ و تاب ها
#شفیعی_کدکنی🌿
پ .ن :
شعر مورد علاقمو گذاشتم ، از خوندنش لذت ببرین.🌸