عمیقترین بلوغ فکری زمانی آغاز می شود
که آدمی بفهمد نه مسئولیت نجات کسی بر دوش اوست و نه نجات خودش در دستان دیگری ..
هر کس مسئول خودشه و وقتی میپذیری که این چنین هست مسیر هموار تر میگذره
🌱
عمیقترین بلوغ فکری زمانی آغاز می شود
که آدمی بفهمد نه مسئولیت نجات کسی بر دوش اوست و نه نجات خودش در دستان دیگری ..
هر کس مسئول خودشه و وقتی میپذیری که این چنین هست مسیر هموار تر میگذره
🌱
دنبال تحسین نباش، دنبال احترام باش.
تحسین، موقتیه… بعضی وقت ها هم الکیه.
اما وقتی به خودت احترام بذاری و سر اصول و خط قرمزهات وایسی ، کمکم بقیه هم به تو و تفکراتت احترام میذارن..
تحسین خوبه اما نباید اجازه بدی با هر تحسین و تمجید چنان ذوق کنی که اگر یک انتقاد شنیدی بهم بریزی !
وقتی چهارچوب خودت رو شکل دادی و حفظ میکنی باعث میشه هم نسبت به انتقاد منعطف باشی و بهم نریزی هم از تحسین به اندازه کافی حس خوب بگیری..🌼
تو مرا دوست داری،
بیآنکه من شایسته باشم.
این است راز عشق تو،
و این است آتش نجاتبخشِ تو ، ای خدا.
" رابیندرانات تاگور "🌱
🌸
دوست قدیمی من که بخش بزرگی از کودکی و نوجوانی رو گذروندیم باهم
با بزرگتر شدنمون و تفاوت ادامه راه و مسیر زندگی کمی دیر به دیر همو میبینیم اما
هرموقع که همو میبینیم انگار که هر روز و هر شب باهم حرف زدیم و هیچی بینمون عوض نمیشه
خاصیت این دوستی این بود که تبدیل شد به بخشی از خانواده ، یک ایمان و اعتماد قلبی و احساسات خالصانه ای شکل گرفت که حتی قهر و دعواهامون طولانی نمیشد و فقط یکبار قهر طولانی که باز خیلی قشنگ و منطقی حلش کردیم
حتی بعد از مدت ها دیدن هم دیگه این خاصیت اجازه نمیده بنای دوستی تکرار نشدنی من خراب بشه ، وقتی همو بعد مدت ها میبینیم باز به همون راحتی با هم حرف میزنیم و آدم امن همیم و واسه من خیلی جالبه که این خاصیت دوستی چجوری بینمون به این قشنگی شکل گرفت
خوشحالم که ۱۲ سالگی من یهو تو زندگیم اومدی و بزرگ شدنت رو میبینم🤍
پ .ن : بنظرم قشنگ ترین اتفاق واسه هر آدمی تو زندگی دنیایی داشتن یک دوستی خالصانه اس و همون یک دوست کفایت میکنه به تعداد زیادی از آدم ها..✨️
پ .ن ۲ : شما هم از این نوع دوستی ها تجربه دارید؟
به کاشتن بذرها ادامه بده؛ بالاخره یک روزی توی باغی که آرزوشو داری بیدار میشی.
🌱
خاطرهها مثل یه آینه ان که هر وقت توش نگاه میکنی، یه تیکه از خودت رو میبینی.
یه لبخند، یه اشک، یا یه لحظه که دیگه برنمیگرده..
حتی بعضی وقت ها باد که میوزه، انگار داره یه قصه قدیمی رو تو گوشت زمزمه میکنه ، می تونه یه حس فراموش شده باشه مثلا یه بغض که گم شده بوده یا یه حرف حتی ..
شاید هم تیکه شعری بخونی یا شاید بوی عطری که تلخ و شیرینش بماند ، یادآور یک خاطره باشد...
Blow, blow, thou winter wind, / Thou art not so unkind /
As man’s ingratitude.
بوز ، بوز ، ای باد زمستانی / چندان هم نامهربان نیستی / همانند ناسپاسی انسان
" شکسپیر _ نمایشنامه چنان که تورا خوش آید" 🌿
خوشحالم که تو این زندگی دلگرمی دارم که بدون منت پناه میبرم بهش
خوشحالم که هست و دستمو میگیره و حمایتم میکنه..حتی وقتی همه مخالفت میکنن سر یک موضوع اون پشت من در میاد و باعث میشه قوی بمونم..
خیلی جاها کم آوردم و خودم از خودم ناامید شدم اما اون به هیچ وجه..
لبخند روی لبش میشه انگیزه من که بیشترش کنم این زیبایی رو..
الان که مینویسم اون خوابه و من بیدار با درونی پر از احساسات درهم که باعث میشه ناخودآگاه بغض کنم و اشکم بیاد..اما چیزی که تو این احساسات درهم پر رنگه علاقه خالصانه من به این شخص عزیز هست ، مادر عزیزم 🩷🌱
پ ن : مادرای عزیزتون رو حسابی بغل کنین و ابراز محبت ..
تسلیت میگم برای اشخاصی که مادرشون فوت شده و براشون صبر و آرامش از خدای بزرگ میخوام🤍
عشق صادقانه به زن ، فاصله ایی با عشق به وطن ندارد گرچه عشق نخستین حادثه است و دومین ضرورت.
عشق به زن ، عشق به رویش است ؛ عشق به رویش ، عشق به خاک.
و عشق به خاک ، عشق به مردمی است که در خاک زندگی می کنند ؛ در وطن. 🌿
" یک عاشقانه آرام _ نادر ابراهیمی "🌱
شب
در روشنایی بیتفاوت چراغ
چهرهاش را شست
و نشست
زیر یک پلکان بلند
تا طلوع سبز خورشید…✨️
" سهراب سپهری" 🌿